حدیث یازدهم
سخنران: حجت الإسلام والمسلمین سید حسین حسینی قمی
موضوع سخنرانی: عدل الهی ۲
بسم الله الرحمن الرحیم
در ماه ضیافت الله ماه امیر مومنان سلام الله علیه مولای متقیان مهمان سفره نهج البلاغه آن حضرت هستیم، کلمات حکمت آمیز کلمه ۴۷۰، امیر مومنان سلام الله علیه فرمودند: الْعَدْلُ أَلَّا تَتَّهِمَه، اعتقاد به عدالت الهی به این معناست؛ که خدا را متهم نکنیم گفتیم. در بیان این کلام امیر مومنان سلام الله علیه کسانی که نهج البلاغه را شرح کردند، توضیحاتی دادن؛ یک توضیح این بود: گفتند اعتقاد به عدالت الهی به این معناست که نگویید خداوند مارا مجبور به گناه کرد، عزیزانمن مخصوصا جوان های عزیز یادمان باشد، خیلی ها را الان میبینید، نمیخواهند بیپذیرند که خودشان در گناهان سهمی دارند؛ میگویند: خدایا تو باید به عدالت رفتار میکردی؛ تو باید شیطان را از بین می بردی؛ تو هواهای نفسانی را درما ایجاد نمیکردی؛ تا ما پاک باشیم. خوب شیطان آمد وهوای نفسانی هم آمد، ما گرفتار گناه شدیم. اجازه بدهید بدون مقدمه برای بیان این کلام امیر مومنان سلام الله علیه، آیه ای بخوانم ماه قرآن است؛ سوره حضرت ابراهیم علیه السلام آیه ۲۲، خیلی جالب است، فردای قیامت قرآن میفرماید: وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ، عده ای میگویند: ما تحت تاثیر وسوسه های شیطانی قرار گرفتیم، خدایا خودت مقصر هستی؛ اگر شیطان… ، ما آدم خوبی بودیم، شیطان جواب میدهد، میگوید: إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ، میگوید: خداوند به شما وعده داد وعده ی حق، من هم وعده دادم، چه کسی گفت وعده مرا بپذیرید؟ چطور صد وبیست وچهار هزار پیامبر آمدند، کلام خدا را گفتند، شما آن را نپذیرفتید؛ من یک نفره یک تنه آمدم شمارا به راه باطل دعوت کردم شما پذیرفتید . میخواستید نپذیرید؛ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ، عزیزان من فردای قیامت شیطان از خودش دفاع میکند، میگوید: نگوید همه چیز گردن شیطان بود؛ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ، من مجبورتان به گناه نمیکردم، کی مجبورتان کردم؟ یک نفر بگوید، آقا مارا شیطان مجبور کرد. ابداً، من صداتون کردم؛ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ، من صداتون کردم؛ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی، شماهم جواب دادید؛ فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ، من را ملامت نکنید، سرزنش نکنید، خودتان را سرزنش کنید؛ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ، نه، شما میتوانید من را امروز نجات بدهید، نه، من میتوانم شمارا نجات بدهم؛ الْعَدْلُ أَلَّا تَتَّهِمَه، خدارا متهم نکنید، نگویید شیطان، نگویید هوای نفسانی، بله ما نفس اَمَّارَهُ بِالسُّوءِ داریم؛ عزیز من چرا فقط این نفس را یادت هست، چطور نفس مطمئنه یادت نیست، چطور لوامه یادت نیست، که انسان را سرزنش میکنه، چطور ما آن را نشنیدیم، چطور ندای مطمئنه را نشنیده ایم، فقط ندای نفس اَمَّارَهُ بِالسُّوءِ رو شنیدیم، فقط دعوت شیطانی را شنیدیم، این همه انبیاء، این همه اولیاء، به قول یک عالم بزرگواری میفرمود؛ این شعر را زیاد می خواندند:
آواز خدا همیشه در گوش دل است
کو دل که دهد گوش به آواز خدا
آواز خدا بود، آواز انبیاء بود، نوای انبیاء بود، باید آن ها را گوش میکردو مخصوما من اینجا اضافه کنم، به جوان های عزیزی که می خواهند پاک بمانند، خوب یادشان باشد؛ عزیز من جوان های عزیز ببینید، تصور نکنید ما می توانیم با وجود زمینه های گناه بازم پاک باشیم، مخصوصا در ماه ضیافت الله اگر بخواهیم آن طهارت معنوی برای ما محفوظ بماند، هر چیزی، هر ابزاری که خودمان میدانیم برای ما زمینه گناه فراهم میکند، فضای مجازی هست، شبکه های ماهواره ای هست، گوشی ما هست، هر چیزی، نمیدانم خودمان بهتر میدانیم، رفیق هست، این ها را از بین ببریم، نگیم خدایا تو باید دست ما را میگرفتی؛ تو دست مارا نگرفتی، تو شیطان را خلق کردی، تو هوای نفسانی، تو با ما… ؛ الْعَدْلُ أَلَّا تَتَّهِمَه، اجازه بدهید به یک معنای دیگر هم نیز اشاره کنم واین بحث را به پایان ببرم؛ باز شارحین نهج البلاغه گفتند: عدالت این است، نگویید خدایا تکلیفی بر ما قرار دادی، که ما در توانمان نیست، این متهم کردنه خداوند است؛ این آیه قرآن را همه بلد هستید، لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها، آقا پس این روزه ماه رمضان چه می شود؟ ما که خیلی برایمان سخت است، توانش را نداریم، قدرتش را نداریم، این متهم کردنه خداوند است، من یک جمله فقط بگویم، یکی از مراجع بسیار بزرگوار خیلی جمله ی زیبایی میفرمودند، میفرمود: اگر دین در متن زندگی ما باشد و همه کارهایمان را با دین تنظیم کنیم، دین داری برای ما سخت نیست، ما بعضی هایمان این کارا انجام نمیدهیم، دین در حاشیه زندگیمان است، یعنی همهی کارهایمان را انجام میدهیم، اگر چیزی اضافه آمد میخواهیم خرج دین بکنیم، بله حتما سخت است، الان ماه رمضان آن هایی که کار دارند، کارهای سنگین دارند، میگوید: آقا ما نمی توانیم روزه بگیریم، خدایا این چه عدالتی است؟ این چه روزهای است؟ ما توانش را نداریم؟ بله اگر در یازده ماه، ما برنامهریزی میکردیم دین در متن زندگیما بود، از اول، از یازده ماه قبل یک کاری میکردیم، ماه رمضان توان روزه گرفتن، کار سبکتر، استراحت بیشتر، طاعتپروردگار، بر ما آسان میشد؛ اما چون دین در متن زندگی ما نیست، میخواهیم همه ی کارهای زندگیمان به صورت طبیعی ونرمال باشد، این عبادت هم درکنارش باشد، آن وقت خدا رامتهم میکنیم که خدایا تکالیفی بر ما تعیین کردی، که از توان بیرون است، نه، یادمان باشد لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها، حتما ما توانش را داریم، اگر میبینی ما فکر میکنیم توانش را نداریم چون دین در حاشیه است، دین در متن نیست، چیزی اضافه آمد خرج دین میکنیم، الْعَدْلُ أَلَّا تَتَّهِمَه.
والسلام علیکم ورحمه الله
در مورد معصیت انسان ، اعتقاد به عدالت الهی به چه معناست ؟
۱- مهربانی خدا می تواند مانع ارتکاب گناهان انسان شود
۲- مجبور نبودن انسان بر ارتکاب معصیت
۳- شیطان و نفس اماره قدرت بالایی در میل انسان به گناه دارند
۴- گزینه ۱و۲
گزینه صحیح: ۲